نازنینم با تو بودن را دوست دارم
و در ادامه : روزهای با تو بودن روزهای خنده از ته دل بر آوردنست عاشقانه دوست دارم تمام روزهای با تو بودن را دوستت دارم ای گرما بخش زندگی تویی که در این روزها گرمای وجودت لطافت می بخشد جسم و روح ما را با من باش تا از لطافت این روزهایت بگویم ......... و اما باز من هستم و شیرین زبونیهای وروجک ، جونم براتون بگه که شبی از شبها نازنین در آغوش پر مهر مادریمان جای گرفته بود که زیرکانه چشمش خورد به شکم بنده با زیرکی گفت : مامان چرا شکمت هه ذره گندست من هم با کمی ناراحتی گفتم وقتی تو به دنیا اومدی شکم من همینطور موند و کوچیک نشد بعد نازنین دوباره از اون خنده های ریز تحویل ما داد...
نویسنده :
مامان ریحانه
1:40